داخل میدون مین پای دوتا از بچه های تخریب با هم قطع شده بود.
تو این گیر و دار داشتن با هم شوخی میکردن که :« پای منو بده ، پای خودتو بردار ، مواظب باش پات با پای من قاطی نشه ...!!!»
قمقمه اش را چپه می کرد توی دهن عراقی ها و می گفت:
مسلمون باید هوای اسیرها رو داشته باشه.
بلند شد بره طرف بقیه اسرا ، آر پی جی سرش را پَراند.
با اینکه قمقمۀ پر از آب تو دستش بود ، اما لب تشنه پر کشید.