یکـــ الـــــحــــدیــــــدی

ما باید کزبر الحدید باشیم؛ مثل پاره‌هاى فولاد باشیم. ایمانمان را تقویت کنیم؛ بصیرتمان را زیاد کنیم(امام خامنه ای)

یکـــ الـــــحــــدیــــــدی

ما باید کزبر الحدید باشیم؛ مثل پاره‌هاى فولاد باشیم. ایمانمان را تقویت کنیم؛ بصیرتمان را زیاد کنیم(امام خامنه ای)

گریه ی حیوانات در عاشورا

«و جلت و عظمت مصیبتک فى السموات على جمیع اهل السموات»؛ و بزرگ و عظیم شد بلاها و صدمات شما در آسمان ها و بر همه اهل آسمان ها.

 

در ادامه ی شرح زیارت عاشورا شرح می دهیم که چگونه اهل آسمان ها بر مصیبت امام حسین (علیهالسلام) گریستند؟

در فرازی دیگر از زیارت فرمود: و جلت المصیبة بک علینا و على جمیع اهل الاسلام .

یعنى مصیبت ها شما نه فقط براى ما دشوار است بلکه براى همه مسلمین سخت است اگر چه شیعه نباشد. در جمله فوق میفرماید: نه فقط مصیبت شما بر اهل اسلام و ایمان سخت است بلکه براى آسمان ها و اهل آن سخت است که آنها را گریان و ناراحت نموده است .

در فرازی دیگر از زیارت عاشورا می‎فرماید: "و اعظم رزیتها فى الاسلام على جمیع اهل السموات و الارض."

پس در این عبارت اهل زمین اضافه شده از این چند عبارت نتیجه می‎گیریم که مصیبت شما بر اهل زمین و آسمان سخت و مشکل بوده که آنها را به حالت تاثر و سوگوارى در آورده است. بیان این مطلب در سه فضل ذکر خواهد شد.

 

فصل اول: در اثبات شعور براى موجودات عالم

از آیات و روایات بسیارى استفاده میشود که موجودات عالم شعور و فهم دارند که بسیارى از مطالب را درک میکنند.

حق تعالى میفرماید: "و لقد اتینا داود منا فضلا یا جبال اوبى معه والطیر" (سبا/ 10)؛ به کوه ها و طیور گفتیم که با داود تسبیح بگویند ما از فضل و کرم خود به داود نبى عطایاى بسیارى بخشیده از جمله به کوه ها و پرندگان امر نمودیم که با نغمههاى داودى هماهنگ شوند و هر وقت او به تسبیح و استغفار مشغول شود شما نیز با او موافقت کنید.

هر زمان داود در بیابانى عبور مینمود زبور را با لحن خوش داودى میخواند و تمام پرندگان و درندگان تحت تاثیر صوت او واقع شده با او همنوا گشته به تسبیح و تقدیس خداوند مشغول میشدند و نیز میفرماید: "و سخرنا مع داود الجبال یسبحن و الطیر و کنا فاعلین"(انبیاء/79) کوه ها و مرغان را مسخر داود گردانیدیم و با او تسبیح گفتند اگر بنا باشد که براى کوه و پرندگان شعور و فهم و استعداد نباشد چگونه با داود پیغمبر تسبیح میگویند؟ معلوم میشود آنها هم خدا را شناختهاند.

در آیه دیگر میفرماید: "یسبح الله ما فى السموات و ما فى الارض الملک القدوس العزیز الحکیم." (الجمعه/1)

در آیه دیگر میفرماید: "یسبح لله ما فى السموات و ما فى الارض له ملک و له الحمد و هو على کل شى قدیر. (التغابن/1)

در کامل الزیاره از حارث اعور روایت میکند که امیرالمؤمنین(علیهالسلام) فرمود: پدر و مادرم فداى حسین باد که در بیرون شهر کوفه کشته خواهد شد، به خدا قسم گویا مىبینم که جانوران بیابان از انواع وحوش بر سر قبر او گردن کشیده و بر او میگریند و از شب تا صبح براى او مرثیه میخوانند.

در آیه دیگر میفرماید: "یسبح له السموات السبع و الارض و من فیهن و ان من شىء الا یسبح بحمده و لکن لاتفقهون تسبیحهم. (الاسراء/44)

در این آیه حق تعالى بر سبیل تعظیم و اجلال و ثناى خود میفرماید: آسمان هاى هفتگانه و زمین و هر کس در آسمان ها و زمین است، به تنزیه و تسبیح پروردگار مشغول میباشند و هیچ چیزى نیست مگر آن که به ذکر و تقدیس و تنزیه خداوند و ستایش حضرت حق اشتغال دارد، ولى مردم تسبیح موجودات را نمىفهمند.

حضرت علی(علیهالسلام) فرمود: بانگ خروس نماز اوست، بال بر هم زدن او رکوع و سجود میباشد.

از جمله زبان حال خروس در شب این است: "اذکروا الله ایها الغافلون"؛ اى مردم غافل، عمر گذشت خواب بس است برخیزید و خدا را یاد کنید.

البته این شعور درباره ی نباتات زیاد و در حیوانات خیلى بیشتر میباشد. خداوند درباره ی"هدهد" میفرماید: "وجدتها و قومها یسجدون للشمس من دون الله و زین لهم الشیطان و اعمالهم فصدهم عن السبیل فهم لا یهتدون" (النمل/ 24)؛ هدهد به حضرت سلیمان گفت: بلقیس را با تمام رعیتش یافتم که خدا را از یاد برده و به جاى خدا خورشید را میپرستند و شیطان اعمال زشت آنان را در نظرشان زیبا جلوه داده و آنها را به کلى از راه خدا بازداشته تا هرگز به حق هدایت نشوند.

عجب اینست که این حیوان به قدرى داراى شعور است که وقتى انسان را مىبیند که غیر از خدا را سجده میکنند و اطاعت شیطان را مینماید تعجب میکند و به حضرت سلیمان گوید: "الا یسجدوالله الذى یخرج الخباء فى السموات و الارض و یعلم ما تخفون و تعلنون الله لا اله الا هو رب العرش العظیم. (النمل/ 26)؛ چرا پرستش نکنند خدایى را که پنهان را به عرصه ظهور آورده و بر نهان و آشکار خلق آگاه است در صورتی که آن خداى یکتا که جز او هیچ خدایى نیست پروردگار عرش با عظمت است و بینهایت سزاوار پرستش است .

امام صادق(علیهالسلام) فرمود: آنچه در آسمان و زمین است تا ماهیان دریا، براى طالب علم و و دانش، طلب آمرزش مینمایند.

 

فصل دوم: مصیبت اهل آسمانها

از این عبارت زیارت معلوم میشود که این کرات با عظمت که در جوّ در حرکت هستند و از آنها تعبیر به آسمان ها میشود داراى مخلوقاتى هستند که تعبیر به اهل نموده و در فراز دیگرى دارد که "على جمیع اهل السموات و الارض." پس از این دو عبارت معلوم میشود که مصیبت حضرت سیدالشهداء(علیهالسلام) به قدرى بزرگ است که همه اهل آسمان ها و زمین را ناراحت نموده است به طوری که آسمان و زمین و موجوداتی که در این دو زندگى میکنند، گریان میشوند.

 

آیات قرآن در مورد اهل آسمان ها

در سوره نحل میفرماید: "ولله یسجد ما فى السموات و ما فى الارض من دابة و الملائکة و هم لا یستکبرون یخافون من فوقهم و یفعلون ما یؤمرون"؛ هر چه در آسمان ها و زمین است از جنبندگان و فرشتگان همه بى هیچ تکبر و با کمال تذلل به عبادت خدا مشغول اند و تمام موجودات از خدا که فوق آنها است میترسند و به هر چه مامورند اطاعت میکنند.

در کامل الزیاره از ابن عباس نقل میکند که اول ملکى که خبر قتل امام حسین (علیهالسلام) را براى حضرت رسالت آورد جبرئیل بود که با بال هاى گشوده گریه کنان و صیحه زنان آمد و این خبر را داد و قدرى از تربت حسینى را حمل کرده بود که بوى مشک از او برمیخاست و فضا را معطر کرده بود.

راغب در مفردات القرآن گوید: لغت "دابه" برای تمامى حیوانات استعمال میشد گرچه در تعریفات دیگر به اسب اختصاص داده شده و روى هم رفته باید گفت "دابه" نام هر موجودیست که راه میرود. در مجمع البحرین گوید: اختصاص "دابه" به اسب، عرفى است عارض و جدید و ریشه لغوى آن شامل تمامى حیواناتى است که راه میروند.

از این آیه استفاده میشود که خداوند در این کرات آسمانى موجودات زندهاى دارد که در حرکت اند و مسلما انسان هم جزو "دابه" میباشد زیرا او هم راه میرود.

    و در آیه ی دیگری میفرماید: "و ما من دابه الا على الله رزقها." مسلما انسان جزو "دابة فى الارض"

میباشد زیرا او هم روزى میخورد بلکه فرد شاخص دابه، انسان است پس در این کرات آسمانى موجوداتى از قبیل انسان و غیرانسان زندگى میکنند.

و منظور از سجده، خضوع و خشوع است نه این سجدهای که ما در نماز به جا میآوریم. پس تمام موجودات آسمانى در برابر خداى بزرگ خاضع و خاشع اند.

 

شواهدى دیگر از روایات بر وجود عقلا در کرات آسمانى

در بحارالانوار از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روایت میکند که حضرت به امیرالمؤمنین(علیهالسلام) فرمود: یا على خدا هفت موطن را با تو به من نشان داد تا این که میفرماید: موطن دوم معراج بود که جبرئیل مرا به عالم بالا برد و تمام آسمان ها و زمینهاى هفتگانه براى من نمودار شد به طوری که ساکنان و آبادکنندگان آنها را دیدم .

مسلما ساکنان و آبادکنندگان آسمان غیر از ملائکه میباشند.

 

فصل سوم: گریه اهل آسمان ها و زمین بر امام حسین(علیهالسلام)

یکى از برجستهترین آثار عاشورا، عزادارى و گریه بر امام حسین(علیهالسلام) است که این موضوع کم کم لباس مذهبى پوشیده و داراى اهمیت زیادى شده بلکه میتوان گفت رکن اعظم مسایل اسلامى گردیده و ثواب و نتایجى که در سایه این عمل نصیب مسلمین میگردد در هیچ کارى براى آنها میسر نیست . و روایات زیادى راجع به فضیلت گریه بر امام حسین(علیهالسلام) و مجالس عزاى آن حضرت وارد شده است .

 

گریه ی ملائکه بر امام حسین(علیهالسلام)

گفتیم همه موجودات و اهل آسمان و زمین بر آن حضرت گریان شدند از جمله، گریه ملائکه بر آن حضرت است که برخی از روایات آن ذکر میشود.

شیخ صدوق در علل الشرایع از ابوحمزه ثمالى روایت میکند که گفت: خدمت امام باقر(علیهالسلام) عرض کردم:یابن رسول الله آیا همه شما قائم به حق نیستید؟ فرمود: بلى،گفتم: پس چرا فقط یک نفر از شما ملقب به قائم است؟

در کامل الزیاره حدیث مفصلى نقل میکند مشتمل بر این که ملائکه حائر حسینى شب و روز گریه بر آن حضرت میکنند و فتور و سستى در این امر ندارند مگر در دو وقت. یکى وقت زوال و دیگر وقت طلوع فجر که در این دو وقت با ملائکه آسمان که به زیارت قبر حسین میآیند، گفتگو میکنند و از اخبار آسمان پرسش مینمایند.

فرمود: زمانی که جد من حسین(علیهالسلام) شهید شد ملائکه به درگاه خداوند نالیدند و به گریه بانگ و فریاد آوردند و عرض کردند: بارالها آیا از کسى را که پسر پیغمبر تو را که بهترین خلق تو میباشد کشت، دست بازداشتى؟ خطاب آمد: اى فرشتگان من آسوده باشید به عزت و جلال خودم قسم که از این جماعت انتقام میکشم اگر چه بعد از امروز باشد. آنگاه امامانى که از صلب امام حسین (علیهالسلام) باید بیایند به ملائکه نشان داد و از جمله قائم آنان که امام دوازدهم باشد، را به آنها بنمود در حالی که آن حضرت ایستاده بود. پس فرمود با این قائم از آنها انتقام خواهم کشید بدین جهت آن حضرت را قائم گویند.

منظور ما از نقل این روایت این بود که چون امام حسین(علیه السلام) شهید شد ملائکه گریان شدند و در درگاه الهى نالیدند و بانگ و فریاد برآوردند.

امام صادق(علیهالسلام) فرمود که روز عاشورا چهار هزار ملک نازل شدند تا یارى حضرت حسین (علیهالسلام) را بنماید حضرت به آنها اذن نداده مراجعت کردند تا تکلیف خود را معلوم کنند. ولى مجددا نازل شدند. دیدند حضرت شهید شده آنگاه گردآلوده نزد قبر آن حضرت ماندند و پیوسته تا روز قیامت بر آن حضرت گریه میکنند و رییس آنها ملکى است به نام منصور. منصور نام هر کسی است که امام را زیارت کند آنها از او استقبال میکنند و چون با حضرت وداع کنند او را مشایعت نمایند و اگر مریض شود از او عیادت کنند و چون بمیرد و نماز بر او خوانند طلب مغفرت براى او کنند.

    در کامل الزیاره حدیث مفصلى نقل میکند مشتمل بر این که ملایکه ی حائر حسینى شب و روز گریه بر آن حضرت

   میکنند و فتور و سستى در این امر ندارند مگر در دو وقت. یکى وقت زوال و دیگر وقت طلوع فجر که در این دو وقت

   با ملایکه ی آسمان که به زیارت قبر حسین(علیه السلام) میآیند، گفتگو میکنند و از اخبار آسمان پرسش مینمایند.

نیز در کامل الزیاره از ابن عباس نقل میکند که اول ملکى که خبر قتل حسین(علیهالسلام) را براى حضرت رسالت آورد جبرئیل بود که با بال هاى گشوده گریه کنان و صیحه زنان آمد و این خبر را داد و قدرى از تربت حسینى را حمل کرده بود که بوى مشک از او برمیخاست و فضا را معطر کرده بود.

امام صادق(علیهالسلام) فرمود که روز عاشورا چهار هزار ملک نازل شدند تا یارى حضرت حسین (علیهالسلام) را بنماید حضرت به آنها اذن نداده مراجعت کردند تا تکلیف خود را معلوم کنند. ولى وقتی مجددا نازل شدند دیدند حضرت شهید شده آنگاه گردآلوده نزد قبر آن حضرت ماندند و پیوسته تا روز قیامت بر آن حضرت گریه میکنند.

گریه و ناله وحوش بر امام حسین(علیهالسلام)

در کامل الزیاره از حارث اعور روایت میکند که امیرالمؤمنین(علیهالسلام) فرمود: پدر و مادرم فداى حسین باد که در بیرون شهر کوفه کشته خواهد شد، به خدا قسم گویا مىبینم که جانوران بیابان از انواع وحوش بر سر قبر او گردن کشیده و بر او میگریند و از شب تا صبح براى او مرثیه میخوانند.

 

گریه وحوش صحرا در شب عاشورا

شیخ طریحى در منتخب از طریق اهل بیت روایت کرده که وقتى امام حسین(علیهالسلام) شهید شد و جسم شریفش بر خاک کربلا افتاد و خون بدنش به روى زمین ریخت مرغى سفید آمد پر و بال خود را به خون آن حضرت آلوده کرد و پرواز نمود و بر شاخه درختى نشست. جماعتى از مرغان را دید که به دانه و علف و آب مشغول هستند. به آنها گفت واى بر شما به لهو و لعب مشغولید و در طلب دنیا میباشید و حال آن که امام حسین(علیهالسلام) در زمین کربلا در این هواى گرم به روى زمین افتاده و خون از بدنش جارى گشته.

چون مرغان این را شنیدند همگى هم آواز شده به جانب کربلا پرواز کردند و چون رسیدند دیدند حسین (علیهالسلام) سر بر بدن ندارد بى غسل و کفن بر روى خاک و خاشاک کربلا افتاده است. مرغان چون این منظره را دیدند صیحه زده و آغاز به گریه و زارى نمودند و خودشان را بر خون حضرت مالیدند و سر تا پاى خود را خون آلود کرده و هر کدام به جانب شهرى رفتند تا اهل عالم را از این فاجعه آگاهى دهند آن مرغى که به مدینه آمد قبر پیغمبر را طواف کرد قطرات خون از او میچکید و میگفت: الا قد قتل الحسین بکربلا، مرغان دیگر اطراف او جمع شدند و بانگ نوحه برآوردند.

                                                                                                         ادامه دارد ...


فراوری از کتاب شرح زیارت عاشورا، اثر حضرت آیة الله حاج سیداحمد میرخانی

گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی.

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 01:07 http://sadeyes.blogsky.com

jame asheghan jame.to ham bia.age ashegh ham nisti bia.faghat bia.!khastiam naya!vali to ham davati be jame ma.hatman bia.nazar ham yadet nare

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد