در
منظر ساده اندیشان و غرض ورزان، این سران کشورهایی که پریروز برای مراسم تحلیف
روحانی آمده بودند، خوار و خفیف نیستند.
اما همین ها وقتی برای کنفرانس عدم تعهد یا برای
تحلیف احمدی نژاد می آمدند، کسر
شآن ملت ما و نشان دهنده خوار شدن ایران و ضعف دیپلماسی ما بود.
یک همچو استانداردهای دوگانه ای هم داریم.
یک همچین هموطن هایی داریم ما...
انسان میبیند رمضان دارد میرود؛ مثل قطاری که آخرین واگنش رسیده است و ما هم در راهی ماندهایم که حتی امید معجزهای در آن نیست. اگر سوار نشویم، تنهایی است!
من یادم نمیرود که یک احساس عجیبی از حرکت ماشینها یا قطارها از کودکی در ما بود؛ چون شنیده بودیم که اگر به قطار دیر برسیم، میرود، بعد هم مشکلاتی پیش میآید. آنقدر رفتنِ قطار رنجمان میداد که ما حتی از قطار پایین نمیآمدیم، گاهی هم که پایین میآمدیم خیلی فاصله نمیگرفتیم. گاهی هم فکر میکردیم که اگر قطار رفت به کجای آن بچسبیم!
حال که قطار رمضان، لحظهها و روزها و شبهایش دارد میگذرد، ما اگر جا ماندیم و نرسیدیم، محرومیم و ملعونیم...
این دوستانی که دم از جنگ می زنند
از تیرهای نخورده چرا لنگ می زنند
هم سفره های خلوت آن روزها ببین
کین روزها چه ساده به هم انگ می زنند
هر فصل از وحشت رسوا شدن هنوز
ما را به رنگ جماعتشان رنگ می زنند
یوسف به بد نامی خود اعتراض کن
کز هر طرف به پیرهنت چنگ می زنند
بازی عوض شده و همان هم قطارها
از داخل قطار به ما سنگ می زنند
بیهوده دل مبند بر این تخت روی آب
روزی تمام اسکله ها زنگ می زنند