عیدها
که خانهشان می رفتیم از پلههای حسینیه بالا میآمد و دم آشپزخانه روی
صندلی می نشست و میگفت به دخترها بگویید بیایند عیدی بگیرند. فقط هم
دخترها بیایند!( الحق که عیدیهای چربی! میداد) اما خانمها از اینکه حاج
آقا نگاهشان نمیکند سوءاستفاده میکردند وتا آن نود سالهه، یک چشمی رو
میگرفتند دانه دانه میرفتند عیدی میگرفتند و دوباره میرفتند ته صف و آن
قدر این کار را میکردند که پولهای دست حاج آقا ته میکشید و صدایش در
میآمد که حاج خانم ماشاءالله چه قدر دختر توی این خانه جا شده!
***
دور اولی که آیت الله مجتهدی مریض و بستری شد ، آیت الله بهجت برای سلامتیش دو گوسفند نذری فرستاده بود خانهشان و دعا کرده بود که حال حاج آقا خوب شود. خود آیت الله مجتهدی میگفت من رفتنی بودم با دعاهای آیت الله بهجت برگشتم و دعاهای ایشان مستجاب است. از علمای روزگار بیشتر از همه از آیت الله بهجت و مقام معظم رهبری تعریف میکرد.
***
اعرابی نزد مردی که انجیر میخورد رفت ، آن مرد چون اعرابی را دید برای
اینکه از انجیرها به او ندهد فورا انجیرها را زیر عبایش پنهان کرد، اعرابی
آمد و نشست. آن مرد گفت : اگر قرآن میدانی برایم بخوان. اعرابی شروع به
تلاوت قرآن کرد : والزیتون و طور سینین. آن شخص از اعرابی پرسید : پس کلمه
وَالتّین که در ابتدای آیه است و به معنای انجیر است کجا رفت؟ اعرابی حاضر
جواب گفت: وَالتّین زیر عبای توست!
رهبر معظم انقلاب:
من دارم می بینم صحنه رو...می بینم تجهیز رو...می بینم صف آرایی ها
رو...می بینم دهان های با هقد و غضب گشوده شده و دندان های با غیظ فشرده
شده رو...علیه انقلاب و علیه امام و علیه همه این آرمان ها و علیه همه
کسانی به این جرکت دل بسته اند چه بکنم اگر کسی نمی بینه؟!
دشمنان جمهوری اسلامی ایران باورهای سیاسی و دینی و نیز عادات حسنه ملت ما
را با تکیه بر ابزارهای فرهنگی هدف گیری کرده اند.