یکـــ الـــــحــــدیــــــدی

ما باید کزبر الحدید باشیم؛ مثل پاره‌هاى فولاد باشیم. ایمانمان را تقویت کنیم؛ بصیرتمان را زیاد کنیم(امام خامنه ای)

یکـــ الـــــحــــدیــــــدی

ما باید کزبر الحدید باشیم؛ مثل پاره‌هاى فولاد باشیم. ایمانمان را تقویت کنیم؛ بصیرتمان را زیاد کنیم(امام خامنه ای)

....


ایـــــنـجــا ، همــه تــــــنهـان ! امّـــا خــــیـلــیـا هــــنـوز گــَـرمـَن ! مـــتـوجـّـه نــــشـدن

کمی تا قسمتی سیاسی . .


این دوستانی که دم از جنگ می زنند
از تیرهای نخورده چرا لنگ می زنند


هم سفره های خلوت آن روزها ببین
کین روزها چه ساده به هم انگ می زنند


هر فصل از وحشت رسوا شدن هنوز
ما را به رنگ جماعتشان رنگ می زنند


یوسف به بد نامی خود اعتراض کن
کز هر طرف به پیرهنت چنگ می زنند


بازی عوض شده و همان هم قطارها
از داخل قطار به ما سنگ می زنند

بیهوده دل مبند بر این تخت روی آب
روزی تمام اسکله ها زنگ می زنند

یه مقایسه..

این شیرماده پس از شکار آهو متوجه می شودکه شکارش بارداربوده، او سراسیمه میشود، نخست تلاش میکند تا بچه را نجات دهد، و از دریدن شکارش دست برمیدارد. اما وقتی نمیتواند بچه را نجات دهد بروی زمین در کنار شکارش دراز میکشد، عکاس بعدا پی میبرد که شیر سکته کرده است!!!!

و در کنار این عکس تصویری از یک صهیونیست با تی شرتی که رویش
نوشته: یک تیر و دو نشان با تصویری از یک زن باردار محجبه

پ ن:بزرگترین گروه های حقوق بشری در دنیا اگر به جای صهیونیستها در دست شیرهای درنده بود خیلی دنیای بهتری داشتیم.

من از حضرت علی شجاع ترم!!!


<<شخصی را دیدم گفت من از حضرت علی شجاع ترم>>

!!!گفتم چطور این را میگی؟!!!

گفت حضرت علی از مردم نمیترسید من از خدا هم نمیترسم گناه میکنم

گفتم عجب،

گفت از حضرت علی هم زاهد ترم،گفتم چطور؟!

گفت حضرت علی از دنیا گذشت،من بی خیال دنیا و اخرت شدم


<<بیانات اقای قرائتی در حرم رضوی،رمضان 92>>

اصولا منطق چیست ؟

http://www.aftabir.com/articles/science_education/basis_science/images/ee3810a8580c2bafed787029361c1b6d.jpg

اصولا منطق چیست ؟
معلم گفت : دو مرد پیش من می آیند. یکی تمیز ودیگری کثیف من به آن ها پیشنهاد می کنم حمام کنند.شما فکر می کنید ، کدام یک این کار را انجام دهند ؟
هردو شاگرد یک زبان جواب دادند : خوب مسلما کثیفه !
معلم گفت : نه ، تمیزه . چون او به حمام کردن عادت کرده و کثیفه قدر آن را نمی داند.پس چه کسی حمام می کند ؟
حالا پسرها می گویند : تمیزه !
معلم جواب داد : نه ، کثیفه ، چون او به حمام احتیاج دارد. وباز پرسید : خوب ، پس کدامیک از مهمانان من حمام می کنند ؟
یک بار دیگر شاگردها گفتند : کثیفه !
معلم دوباره گفت : اما نه ، البته که هر دو ! تمیزه به حمام عادت دارد و کثیفه به حمام احتیاج دارد. خوب بالاخره کی حمام می گیرد ؟
بچه ها با سر درگمی جواب دادند : هر دو !
معلم بار دیگر توضیح می دهد : نه ، هیچ کدام ! چون کثیفه به حمام عادت ندارد و تمیزه هم نیازی به حمام کردن ندارد!
شاگردان با اعتراض گفتند : بله درسته ، ولی ما چطور می توانیم تشخیص دهیم ؟هر بار شما یک چیزی را می گویید و هر دفعه هم درست است
معلم در پاسخ گفت : خوب پس متوجه شدید ، این یعنی: منطق ! و از دیدگاه هر کس متفاوت است